احساس شیشه ای
| ||
|
خونه مادربزرگه 2013 خونه ی مادر بزرگه الان آپارتمانه خونه ی مادر بزرگه استخر و لابی داره خونه ی مادر بزرگه wifi ی مفتی داره خونه ی مادر بزرگه دیش و LNB داره کنار خونه ی اون همیشه پارتی برپاست
رنگ موهاشم هر روز جور واجورو باحاله
کفش کالج و کیفش همیشه روبه روشه مادر بزرگه هرشب Gem Tv رو میبینه
خونه ی مادر بزرگه هنوز خیلی باحاله دیشب دخترداییم پیام داد خانم فیروزی فوت کرد،شوکه شدم باورم نمیشد،باورش سخت بود خیلی سخته.خانم فیروزی نه تنها همکارم بودم دوستمم بود. کسی بود که پیشم درد دل میکرد ،گلایه هاش را پیشم میاورد ،از سال 88دچار سرطان سینه شد تا زمان مرگش باهاش مبارزه کرد ولی آخرش چی؟ مرگـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ مرگی که تمام آرزوهاش و خواسته هاش را با خودش برد،آرزو داشت ازدواج کنه،بچه داشته باشه،یک کار خوب درخور خودش داشته باشه و ........... چشم انتظار تولد برادرزادش بود،چشم انتظار رفت و برادرزادش را ندید.... تازه رفته بود اسمش را عوض کرده بود خودش میدونست میخواد بمیره ،منتظر مرگ بود.خسته شده بود خداجون چرا مرگ نصیبش شد؟ هنوز کلی آرزو داشت،کلی امید داشت................ خدایا کمکش کن و ببخشش.. روحش شاد. |
|
[ طراح قالب : پیچک ] [ Weblog Themes By : Pichak.net ] |